حکایت های مولانا | داستان های مثنوی معنوی | داستان نقاشی رومیان و چینیان | حکایت های مثنوی

داستان جالبی از مثنوی به نام نقاشی رومیان و چینیان!

داستان نقاشی رومیان و چینیان یکی از زیباترین و آموزنده ترین حکایت های مولانا است که با خواندن آن دوست دارید بقیه حکایت های او را نیز بخوانید!
داستان جالبی از مثنوی به نام نقاشی رومیان و چینیان!

هشتم مهر، روز جهانی جلال‌الدین محمد بلخی است که او را به نام های مولوی، مولانا و رومی می شناسند. مولانا شاعری ایرانی اما متعلق به همه مردم جهان است که بیشتر اشعارش را به زبان پارسی سروده است، کمتر کسی هست که با حکایت های مولانا آشنا نباشد، مطمئن باشید زمانی را که برای خواندن حکایت های مولانا می گذارید هدر نمی رود و میتوانید هزاران نکته عبرت آمیز بگیرید! در ادامه این بخش از سبک زندگی یکی از دلنشین ترین حکایت های مولانا، نقاشی رومیان و چینیان را می خوانید!

داستان نقاشی رومیان و چینیان از مثنوی

روزی در حضور پادشاهی هنرمندان نقاش از چین و روم از هنر و مهارت خود متخن می گفتند و هر گروه مدعی بودند که در هند بر دیگر برتری دارند. شاه گفت: برای اینکه برتری یک گروه مشخص شود و صحت ادعایش ثابت گردد، ما شما را امتحان می کنیم.

چینیان گفتند ما نقــاش تر

رومیان گفتند ما را کر و فر

گفت سلطان امتحان خواهم در این

کر شماها کیست در دعوی گزین

شاه در عمارتی بزرگ دو دیوار مقابل هم را در اختیار آنان قرار داد و میان دو گروه پرده بسیار بلندی کسب کردند تا هر کدام می مزاحمت دیگری کار خود را اجرا نماید چینیان رنگ و مواد و مصالح زیادی از شاه خواستند و به دستور او تمام وسایل مورد نیاز آنان آماده شد.

چیستان صد رنگ از شه خواستند

پـس خـرینه باز کرد آن ارجمند

اما رومیان از روز اول مشغول صیقل زنی دیوار بودند و رنگ و مصالحی از شاه نخواستند

در فرو بستند و صیقل می زدند

همچو گردون ساده و صافی شدند

مدتی گذشته روزی صدای ساز و دهل و شادی چینی ها بلند شد. آنان تمام شدن کارشان را جشن گرفته بود شاه از دیدن نقاشی زیبای چینی ها حیرت زده شد. آنگاه رومیان شاه را به تماشای کار خود دعوت کردند دیوار رومیان مثل آینه صاف بود شاه مدتی با تعجب نگاه کرد سپس رومیان پرده را کنار زدند عکس خالی چینی ها در دیوار چون آینه ای رومی ها افتاد و زیبایی آن چندین برابر شد و چشم را خیره می کرد. شاه از تشخیص اصل نقاشی و عکس آن درمانده شده بود

عکس آن تصویر و آن کردارها

زد بر این صافی شده دیوارها

هر چه آنجا دید اینجا به نمود

دیده را از دیده خانه می ربود

 در واقع صوفیان مانند رومیان هستند ، آنان بی کتاب و درس و تکرار دل خود را از بدی ها و کینه و حسد پاک کرده اند، قلب آنان مانند آینه صاف است و برای همه چیزها جا دارد. آینه تا ابد هر نقشی را نشان می دهد و هرگز از نقش ها پر نمی شود. آنان صورت و جلوه ظاهری علم را کنار گذاشته و به حقیقت همه چیز دست یافته اند

لیک صیقل کرده اند آن سینه ها

پاک از آز و حرص و بخل و کینه ها

منبع: ویکی گردی 




کپی لینک کوتاه خبر: https://sabkezendegi.net/d/4dvdw4

اخبار داغ